مشاعره

[چاووش]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 

[khodam]

همیشه دل به راه سر فدا بود

دلم در زیر پا سر بر دعا بود

 

[fatemeh]

دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد

​

مولانا​

 

[زینب]

درد مارا درمان نیست الغیاث
هجر ما را پایان نیست الغیاث

 

[سیاوش عشق]

ثواب روزه و حج قبول آن آنکس برد
که خال میکده عشق را زیارت کرد

 

[fatemeh]

در هوایت بی‌قرارم روز و شب
سر ز پایت برندارم روز و شب​

​

مولانا
​

​

​

 

[amininho]

بلی آنان که از این پویش بودند****چنین بستند راه ترک و تازی
از آن این داستان گفتم که امرور****بدانی قدر و بر هیچش نبازی
دکتر مهدی حمیدی

 

[چاووش]

یا اسیر بند جانان باش یا در بند جان
زشت باشد نو عروسی را دو شوهر داشتن

 

[Ever Green]

نیمه نانی گر خورد مرد خدا
بذل درویشان کند نیم دگر
ملک اقلیمی بگیرد پادشاه
همچنان در بند اقلیم دگر

 

[amininho]

رها کرد ز دست و آمد به دشت****چو شیری که بر پیش آهو گذشت
شاهنامه فردوسی

 

[Ever Green]

رها کرد ز دست و آمد به دشت****چو شیری که بر پیش آهو گذشت
شاهنامه فردوسی

مصرع اول شعرتون یه هجا کم داره
فکر کنم از دست درست تر باشه

*******


ترسم این قوم که بر درد کشان میخندند
بر سر کار خرابات کنند ایمان را

 

[چاووش]

مصرع اول شعرتون یه هجا کم داره
فکر کنم از دست درست تر باشه

*******


ترسم این قوم که بر درد کشان میخندند
بر سر کار خرابات کنند ایمان را

با عرض پوزش(رها کرد زو دست و آمد به دشت.......چو شيري که بر پيش آهو گذشت)


اگر هوش تو زیر دست من است

به فرمان یزدان بساییم دست

 

[زینب]

تا توانی دلی به دست آور
دلشکستن هنر نمی باشد

 

[fatemeh]

در دفتر همیشه ی من ثبت می شود
این لحظه ها، عزیزترین یادگار تو


محمد علی بهمنی
​

 

[زینب]

وز خواب خوش مستي بيدار نخواهم شد
من مست مي عشقم هشيار نخواهم شد

 

[yalda1375]

دوش دیدم ک ملائک در میخانه زدند گل ادم ب سرشتندوب پیمانه زدند

 

[زینب]

دوش می امو و رخساره برافروخته بود
تاکجا باز دل غمزده ای سوخته بود
رسم عاشق کشی و شیوه ی شهر آشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود.

 

[پانته آ]

در گذرگاه جهان هر چیز جانا بگذرد
تلخ وشیرین ؛عیش ومحنت ؛زشت وزیبا ؛بگذرد

 

[khodam]

در هر نگهت مستي صد جام شراب است
چشمان تو ميخانه دلهاي خراب است

 

[زینب]

توانا بود هرکه دانا بود
زدانش دل پیر برنا بود:نیش: