دست بردار ازين هيكل غم
كه ز ويراني خويش است آباد.
دست بردار كه تاريكم و سرد
چون فرو مرده چراغ از دم باد.
دست بردار، ز تو در عجبم
به در بسته چه مي كوبي سر.
نيست، مي داني، در خانه كسي
سر فرو مي كوبي باز به در
زنده، اين گونه به غم
خفته ام در تابوت.
حرف ها دارم در دل
مي گزم لب به سكوت.
دست بردار كه گر خاموشم
با لبم هر نفسي فرياد است.
به نظر هر شب و روزم سالي است
گر چه خود عمر به چشمم باد است.
رانده اندم همه از درگه خويش.
پاي پر آبله، لب پر افسوس
مي كشم پاي بر اين جادة پرت
مي زنم گام بر اين راه عبوس.
پاي پر آبله، دل پر اندوه
از رهي مي گذرم سر در خويش
مي خزد هيكل من از دنبال
مي دود ساية من پيشاپيش.
مي روم با ره خود
سر فرو، چهره به هم
با كسم كاري نيست
سد چه بندي به رهم؟
دست بردار! چه سود آيد بار
از چراغي كه نه گرماش و نه نور؟
چه اميد از دل تاريك كسي
كه نهادندش سرزنده به گور؟
مي روم يكه به راهي مطرود
كه فرو رفته به آفاق سياه.
دست بردار ازين عابر مست
يك طرف شو، منشين بر سر راه!
ماه میاد تو خواب
منو میبره
کوچه به کوچه
باغ انگوری
باغ آلوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اونجا که شبا
پشت بیشهها
یه پری میاد
ترسون و لرزون
پاشو میذاره
تو آب چشمه
شونه میکُنه
موی پریشون
یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره
ته اون دره
اونجا که شبا
یکه و تنها
تک درخت بید
شاد و پر امید
میکُنه به ناز
دستشو دراز
که یه ستاره
بچکه مث
یه چیکه بارون
به جای میوهش
سر یه شاخهش
بشه آویزون
یه شب مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره
از توی زندون
مث شب پره
با خودش بیرون
میبره اونجا
که شب سیاه
تا دم سحر
شهیدای شهر
با فانوس خون
جار میکشن
تو خیابونا
سر میدونا:
عمو یادگار
مرد کینه دار
مستی یا هشیار؟
خوابی یا بیدار؟
مستیم و هشیار
شهیدای شهر
خوابیم و بیدار
شهیدای شهر
آخرش یه شب
ماه میاد بیرون
از سر اون کوه
بالای دره
روی این میدون
رد میشه خندون
از بهشت بر ميگردم خبري نبود... همخوابگي با مهوشان پاداش بندگيم بود ...وه كه بوي تنت را هيچ حوري اي نميداد رغبت بوسه هيچيك را نداشتم فقط رفتم كه خدا بدهكارم نباشد... . .. … ياوه گفتم، از بهشت بر نمي گردم مرا راندند به جرم تكفير گفتم كه تو بهشت مني...
در خیابان ها
با متانت راه می رویم
بارعایت آداب
نشان می دهیم که خوشبختیم
اما این طور نیست
و این رژه
رژه ای است شبیه فرار
یعنی ما
آرام و منظم
از حقیقت خود می گریزیم
دوباره نامه ام برگشت خورد!
مثل همیشه
با مهر قرمز اداره پست
«گیرنده شناسایی نشد!!»
اما من باز هم
از خواب هایم
و شعرهای کودکیم
و کودکی شعرهایم
برایت خواهم نوشت
برای تو!
که تعبیر خواب ندیده ام هستی!!