• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

وصف حالت رو با شعر بگو

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
من زیر آسمان بلند هستم راه می روم، نفس میکشم
من این روزها زیاد دلم میگیرد حس می کنم که در این لحظه
نا شناخته ترینم
عادت می کنم به تنهایی ، کنار می آیم با بودن، طی می کنم با زندگی،
گذر می کنم از ارتفاع
دلم فریاد می خواهد و یک سکوت عمیق و تبسمی طولانی...
 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
من اگر نقاش بودم لاله رویی می کشیدم
در کفش خشکیده لب تنگ و سبویی می کشیدم
من اگر نقاش بودم با قلم موی فراست
نکته ای باریکتر از تار مویی می کشیدم
آبروی رفته ای را چاره می کردم به نقشی
آب را در حال بر گشتن به جویی می کشیدم
من اگر نقاش بودم جای مروارید غلتان
اشک را در حال غلتیدن به رویی می کشیدم
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
باز هم دلتنگي ، باز هم گريه هاي شبانه ام
يه عاشق غمگين ، در حسرت شبهاي بي ستاره ام
سخت دلتنگم ، سخت بيقرار و بي تابم ...
كجاست شانه هاي گرم و مهربانت ، تا گريه كنم ؟
كجاست آن لبخندهاي عاشقانه ات تا باز هم ديوانه شوم ؟
آنقدر دلتنگ چشمانت هستم كه نمي توانم در هيچ چشم ديگري نگاه كنم ...
آنقدر بيقراره وجودتم كه هيچ اتفاقي ، دل غمگينم را شاد نمي كند
براي گريستن ، شانه هايت را كم دارم
شانه هايي كه بارها و بارها در خواب و خيال ، تكيه گاه دل عاشقم بود
براي عاشقي ، نگاههاي زيبايت را كم دارم
نگاههايي كه تنها دليل زندگي و عشقم شد
شب دراز است و من هنوز هم در انتظار نسيم صبح سپيد مانده ام
اي دل ديوانه ي من ! با غمهايت بساز و با اشكهايت بسوز ، اما دم نزن
اي دل عاشق و بيقرار من ! صبر كن شايد نسيم ، خبري از عشق برايت بياورد
اي دل بساز ! شايد قاصدك خبري از آن دور ها ، آن جا كه يار است ، آورد
صبر مي كنم و عاشق مي مانم كه خوشبختي از آن عاشقان است
 
آخرین ویرایش:

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
هنوز گاهی میان آدمها گم می شوم

کوچه ها را بلد شدم

خیابانها را بلد شدم

ماشین ها را ؛ مغازه ها را ؛

رنگ چراغ های قرمز را

جدول ضرب را

حتی دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمی شوم

ولی هنوز گاهی

میان آدمها گم میشوم

آدمها را بلد نیستم
 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
و هر بار بهتر می فهمم نخواستن ها از فرط داشتن نیست....

داشتن خواستن می آورد....


نداشتن.... بدون امیدی به داشتن..... آرامت می كند.... نمی خواهی.... آرزو نمی كنی دیگر...


راحت...


بی دغدغه...


انتظار نمی كشی...


چون می دانی نمی آید...


هر چند این دانستن طعمی به تلخی زندگی داشته باشد...
 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
گوشه ای از زندگی :

دلم انار میخواهد و بوی نم باران

بوی برگهای خیس از عشق آسمان

و مهر باد
...

دلم امید میخواهد

و قهقهه مستانه دخترکی شاد و ژولیده

با دستهای خودکاری و یونیفرم خاکی شده و سرمه ای مدرسه
 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
به دلم ناگه زد
که قلم بر دارم
به مرکب بزنم
تا ازاین نم نم الماس
که بر شیشه قلبم بارید
دو سه خط قصه باران به دلم پر ز عطش بنشانم
کاش این جوهر تاریک کمی روشن بود
 

khodam

متخصص بخش ادبیات
تو که رفتی نفسم گرفته بی تو
از نگاهم مهــربونی رفته بی تو

تــوی این شبهای دلگیر

چه جوری بی تو بمونم

چه جـــوری سایه مرگُ

از تــو خـــاطرم بـــرونم

با نم اشــــک تـــو اینجا

غزل غـــم مـی نویسم

زخمـــیه تـــن تـــرانه م

گریه داره چشم خیسم

خاطـــــراتـــم پــاره پاره

آرزوهــــام نیـمـه کــاره

شوقی تو سینه نمونده

نفـس افتاد به شـــماره
 

Reza.M

Banned
نمی دانم چه می خواهم خدا یا
به دنبال چه می گردم شب و روز
چه می جوید نگاه خسته من
چرا افسرده است این قلب پر سوز
ز جمع آشنایان میگریزم
به کنجی می خزم
آرام و خاموش
نگاهم غوطه ور در تیرگیها
به بیمار دل خود می دهم گوش
گریزانم از این مردم که با من
به ظاهر همدم ویکرنگ هستند
ولی در باطن از فرط حقارت
بدامانم دو صد پیرایه بستند
از این مردم که تا شعرم شنیدند
برویم چون گلی خوشبو شکفتند
ولی آن دم که در
خلوت نشستند
مرا دیوانه ای بد نام گفتند
دل من ای دل دیوانه من
که می سوزی از این بیگانگی ها
مکن دیگر ز دست غیر فریاد
خدا را بس کن این دیوانگی ها
 

mahdis

متخصص بخش سرگرمی و طنز
وقتی که پای قافیه ام لنگ می شود
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]یا کوچه های خاطره پر سنگ می شود
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]گاهی که باز روح مرا سنگ می زنند
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی که آه جای دلم تنگ می شود
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی برای با تو نبودن بهانه هست
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی سکوت خانه پر از زنگ می شود
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی همیشه جرم دلم بی گناهی است
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی وجود و بودن من ننگ می شود
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی برای سادگی ام خنده می کنند
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی سکوت هم پر نیرنگ می شود
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی هنوز فاصله ها عادلانه نیست
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی که نقش عاطفه کم رنگ می شود
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی برای رفتن خود دیر می کنیم
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی که دست مصلحتی چنگ می شود
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]گاهی برای گفتن خود شعر می شوم
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وقتی که پای قافیه ام لنگ می شود
 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
من عشق را
و جوانی را
و شانه را
آیینه را گم کرده ام .
من آسمان را
و باران را
و خورشید را
ستاره را گم کرده ام .
من دیروز را
امروز را
هر روز را
گم کرده ام .

من باغ را
و بهار را
و درخت را
گم کرده ام .

من گمشده ام
در تشنگی زمین
در شناسنامه ی گیاه
در آرامش شب
در باور گندم .

می خواهم برگردم
به مهربانی خاک
به عشوه های زمان
به سبزینه
به کوچه
به خیابان
به پرواز پرنده
در باران یکریز بهار.
 

یاسی

کاربر ويژه
منو از قلب خود بیرون کن ای دوست
تمام عشق رو ویرون کن ای دوست
تو هم مثل تمام بی وفاها
منو با بی کسی داغون کن ای دوست.:دل شکسته:
 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
از زندگی از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام

دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ، ز، هر که و هر کار خسته ام

دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم
دیگر از این حصار دل آزار خسته ام

از او که گفت یار تو هستم ولی نبود
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام

تنها و دل گرفته بی زار و بی امید
از حال من مپرس که بسیار خسته ام
 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]دیر گاهیست كه تنها شده ام

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif][FONT=Vazir, helvetica, sans-serif] قصه[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif] غربت صحرا شده ام

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]وسعت درد فقط سهم من است

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif] بازهم قسمت غم ها شده ام

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif] دگر آیینه ز من بی خبر است

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]كه اسیر شب یلدا شده ام

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif] من كه بی تاب شقایق بودم

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]همدم سردی یخ ها شده ام

[FONT=courier new, courier, mono][FONT=Vazir, helvetica, sans-serif] كاش چشمان مرا خاك كنید

[FONT=courier new, courier, mono][FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]تا نبینم که چه تنها شده ام


 

baroon

متخصص بخش ادبیات



کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی

شوی ز کرده پشیمان، به هم توانی بست



 

sinareza

متخصص بخش ادبیات
نه پی حرفـی برای گفتن
نه پی راهــی برای رفتـن
خــسته است
دلــم…
 
بالا