.•: با تو تا کــنـج دنـج دل :•.

[taha moien]

پاسخ : به بهارم نرسیدی...به خزانم بنگر

عشق تنها سهم مرغ عشق نیست


می توان عاشق شد و گنجشک زیست...
​

 

[sinareza]

می خواهمت


بی هیچ تردید

بی هیچ محدودیت

ترسی از بیان احساس ندارم

دلتنگ توام

هرم نفسهایت را تشنه ام

ضربان قلبت

ریتم زندگی است

 

[taha moien]

ممنونم بارون عزیز....:گل:

امیدوارم بتونم این لطفتونو جبران کنم...

تقدیم به بارون دوست داشتنی...

چشمانم را که می بندم
​

خیس خاطره می شوند
​

رمز شب را یادم نیست ​

فقط می دانم در آغوش تو رها می شدم
​

و بهشت من ​

آنجا بود ​

می ترسم چشمانم را ببندم
​

و دیگر حتی خیس نشوند ​

من باشم و قیامت ​

بی تو ​

بودن...

​

​

 

[taha moien]

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]زیبایی خاصی دارد


​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]لمس بوسه هایت


​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]مثل باران عاشقم می کند


​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]در برخورد با صورتم


​

[FONT=Vazir, helvetica, sans-serif]من عاشق بهار با تو بودنم مهربانم


​

وباران بهاری...
​

 

[شقایق کا]

هر چه زدم بی تو دلم وانشد

جز توکســی باب دل ما نشد

هر چه پرسـتو شدم و پر زدم
هم نفســی مثل تــو پیــدا نشد​

​

 

[taha moien]

کـنـار دریـا عـاشـق بـاشـی

عـاشق تـر مـی شـوی

و اگـر دیـوانـه

دیـوانـه تـر .

ایـن خـاصـیـت دریـاسـت

بـه هـمـه چـیـز وسـعـتـی از جـنون مـی بـخـشـد

شـاعـران

از شـهـرهـای سـاحلـی

جـان سـالـم بـه در نـمـی بـرنـد

 

[taha moien]

سپــاســگــزارم خــداي مــن!

خنــده را بــراي دهــان او،

او را بــه خــاطــر مــن،

و مــرا بــه نيــت گــم شــدن آفــريــدي . . .

​

 

[taha moien]

قــبـل تـر ها

وقتی هنوز تو نبودی

عاشقانه های هرکس را که می خواندم

به سادگی اش می خندیدم

حالا خودم گریه می کنم

و برایـتـــــــ عــاشــقــانــه ها می نویسم​

 

[taha moien]

تو ندیدی آن را

رنگ سرخ دلم را می گویم.......

نشنیدی صدایش را


اشتباه نگیر

صدای شکستن دلم را می گویم.......


گفتم دیگر می روم........

در میان آن جاده ی موهوم سرنوشت

می روم
و
می روم
.
.
.

فقط یادت باشد
زین پس

مواظب زیر پایت باش

شاید چشمان نازکی زیر پایت رشد کرده باشد ......

​

 

[taha moien]

با تو خود را گم می کنم

.
.
.

بدون تو خود را می یابم

.
.
.

می خواهم دوباره گم شوم.
​

 

[الهه خورشید]

در نهان، به آنانی دل میبندیم که دوستمان ندارند،

و در آشکارا

از آنانی که دوستمان دارند غافلیم.

شاید این است دلیل تنهایی ما است ​

 

[الهه خورشید]

 

[الهه خورشید]

این صدای پای تنهایی از کوچه پس کوچه

های شهر است که به گوش میرسد

و حکایت از طلوع غم میکند

من در زاویه پنهان خویش

نشسته ام و دستهایم

به جست و جوی

اسمان رفته اند

اسمان در غم من مینالد

زمین از شیون های من به لرزه در ما اید

و پرندگان در غم من از نغمه سرایی باز می ایستند

...غم نامردی...

پس از رفتنت ارزوهایم را دفن خواهم کرد دفتر خاطراتم را به اب خواهم انداخت و قاب

عکس اتاقم را به پستوی زمان خواهم سپرد نبودنت را باور خواهم کرد و اجازه ورود

هیچ نگاهی را به رویاهایم نخواهم داد اما کاش قبل از رفتنت به گنجشک های شهر

بسپاری برق انتظار را در چشمانشان نگاه دارند

شاید رفتنت را برگشتی دوباره باشد...

...غم نلمردی...​

 

[الهه خورشید]

دلم برای سادگی های کودکی ام تنگ شده برای عصرهای تابستانی که دلتنگ هیچ

اتفاق بدی نبودم برای شبهای زمستانی که وقتی سربر بالش خیال میگذاشتم لحظه ای بی

هیچ فکر و خیال مبهم خواب را مهمان چشمهای بی گناهم میکردم و تا صبح رویاهای

سپید و ابی میدیدم دلم برای ارزوهای کودکی ام تنگ شده برای خواندن شعرها و کتابهای

داستان یکی بود یکی نبود! دلم تنگ شده برای رها شدن در اغوش خواستنی پدر

و نوازشهای گرم مادر . دلم تنگ شده برای قاصدکی که میگفتند خبر های خوب

می اورد . دلم برای حس و حال ناب کودکی و ارزوهای بی ریایش تنگ شده..​

 

[الهه خورشید]

 

[الهه خورشید]

اگر سرت رو روی سینه ام بگذاری
هیچ صدایی نخواهی شنید …
قلبِ من طاقت این همه خوشبختی رو نداره !​

 

[الهه خورشید]

به یادتم !!!!!!!!!!!!!!!!!

تا روزی که تابوتم همچون قایقی روان

بر دوش مردم باشد.................... ​

 

[taha moien]

پیداست هنوز شقایق نشدی
زندانی زندان دقایق نشدی
وقتی که مرا از دل خود می رانی
یعنی که تو هیچ وقت عاشق نشدی
زرد است که لبریز حقایق شده است
است که با درد موافق شده است تلخ
عاشق نشدی وگر نه می فهمیدی
پاییز بهاریست که عاشق شده است

​

 

[taha moien]

مــن ؛

غــم بــرای خـوردن بـسيــــار دارم

تـو ديگــر بـرايـم لـقمــه نــگيـــــر ...

​

 

[shakira]

در قید غمم، خاطر آزاد کجایی ؟

تنگ است دلم، قوت فریاد کجایی ؟

با آنکه ز ما یاد نکردی ...

ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی ؟​

​