• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

جوک و طنز و لطیفه

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
به تابلو یه نگاه کن

یه مطلب خوندم خیلی برام جالب بود

گفتم شما هم بخونید
:خنده2:

[h=6]تو جاده شمال بودم، یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده!
منم محکم زدم رو ترمز و خیلی عصبی شروع کردم بوق زدن که بره، دیدم نه همینجوری وایساده وسط جاده داره چپ چپ نگام میکنه، یه جوری نگام می کرد انگار منتظر بودپیاده شم روشو ببوسم ازش عذرخواهی کنم!
بعد از یه دقیقه دیدم دیگه خیلی بد داره نگا میکنه، اومدم پیاده شم دیدمگاوه یه نگا به من کرد یه نگا به تابلوی محل عبور حیوانات اونور جاده،بعد با افسوس سرشو انداخت پایینو رفت!
این حرکتش از فحش هم بدتر بود...
فقط مونده بود قبل رفتن یکم نصیحتم کنه !!!!
 

مهری

کاربر ويژه

یکی دکتر میشه..

یکی مهندس میشه..

.
.
.
.






منم درس عبرت شدم برا بقیه!!!





*****************






میازار موری که دانه کش است!





در مورد مورچه ای که دانه همراه اش نیست حکمی صادر نشده!





می توانید بیازارید...






*****************






گاهی باید دست از سرش برداری ...





و بجاش از پات ،





برای شوت کردنش استفاده کنی ... !






*****************






یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس میکردیم میکشیدیم رو تخته





فکر میکردیم خیلی تمیز شد





بعد که تخته خشک میشد میدیدم چه گندی زدیم...!





الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم






*****************






بعضيا دوستيشون مثل دوستي تام و جري مي مونه ....





از صبح تا شب مي زن همديگرو ....





ولي بدون هم نميتونن زندگي کنن ... !!!









*****************






این سوال مدتیه ذهنم رو به خودش مشغول کرده:





این عربها "چ" ندارن، چه طوری عطسه میکنن؟






*****************






کاش میشد هر شب از خودمون 1 سی سی خون بگیریم





بریزیم تو یه نعلبکی بذاریم کنار تخت!





که این پشه ها بشینن عین بچۀ آدم بخورن دست از سر ما بردارن!!






*****************






چند روز پیش به مادر بزرگم گفتم بیا بریم فیس بوک یه کم حال کنیم .





گفت:من پام درد میکنه خودت برو .






امشب به بابا بزرگم میگم : اقا به مادر میگم نمیاد بریم فسک بوک عشقو حال کنیم.





میگه برو ماشینو روشن کن خودم باهات میام!!






*****************






چرا اگه به کسی بگن جوجویِ من...





پیشی من..





وموشی و ازین کلمه ها طرف خوشش میاد...




امّا اگه بگن حیووون عصبی میشه...؟!





مـگـه جـفـتـشـون یـکـی نـیـسـتـن....؟






*****************





دلم میخواد راننده ماشین پلیس بشم





بلندگو بگیرم دستم بگم :





راننده پژو حرکت کن!





مگان!! سرت رو بنداز پایین ! مگه خودت خواهر مادر نداری !؟







206 صندوق دار آهنگت خیلی قدیمیه...عوضش کن... !؟





...بنز مشکی ... بنننننننز ... فخر می فروشی ?!! بزن بغل !






*****************

 

ali jan

کاربر ويژه
شما میدونید <دیب > چیه؟



شما می دونید «دیب» چیه؟!! (خنده دار)

IMG11351431.jpg


یه روز یه بنده خدا که زبونش می گرفته میره توی دارو خونه و به کارمند داروخونه میگه:
_آقا ببخشید.شما دیب دارید؟
کارمنده می گه:دیب دیگه چیه؟
_دیب دیگه!اینورش دیب داره اونورش دیب داره!
_والا ما تا حالا دیب نشنیدیم-حالا چی هست این دیب؟
_بابا دیب.دیب دیگه!!!
طرف می بینه نمی فهمه می ره به رئیس داروخونه می گه.
اون میاد می گه:چی می خوای عزیزم؟
یارو می گه:دیب!!
رئیس می گه:دیب دیگه چیه؟
_بابا دیب دیگه.اینورش دیب داره اونورش دیب داره.
_تو مطمئنی اسمش دیبه؟
_اره بابا من خودم دائم مصرف دارم اون وقت شما می گید دیب دیگه چیه!!!!!!!
رئیس هم هر کاری می کنه نمی تونه سر در بیاره و کلافه میشه...
یکی از کارمند ها برای خود شیرینی میاد جلو و میگه:
یکی از کارمند های داروخونه هم مثل این زبونش میگیره می تونه بفهمه این چی می خواد.ولی الان شیفتش نیست.!!!!!!
رئیس دارو خونه که خیلی مشتاق شده بدونه دیب چیه میگه:
اشکال نداره یکی بره دنبالش سریع بر داره بیارتش اینجا...
میرن کارمنده رو میارن داروخونه.
وقتی میرسه از یاروهه می پرسه چی می خوای؟
یاروهه می گه:دیب...
کارمنده میگه:دیببببب؟
_آره.
کارمنده میگه:که اینورش دیب داره اونورش دیب داره؟
_آره.
کارمند:داریم.چطور نفهمیدن تو چی می خوای؟
همه خیلی خوش حال شدن که بالاخره فهمیدن یاروهه چی می خواد!!
کارمنده می ره توی انبار و دیب رو می زاره تو یه نایلون سیاهو میاره می ده به یاروهه و اونم می ره پی کارش.
همه ی کارمندا جمع می شن دور اون کارمنده و می پرسن:چی می خواست این؟
_دیب...
_دیب!دیب دیگه چیه؟
_بابا همبن که اینورش دیب داره اونورش دیب داره!!
رئیس شاکی می شه و میگه:اینجوری نمی شه برو یکی شو از انبار بیار بفهمیم این دیب چیه!!
کارمنده می گه:تموم شد اخرین دیب رو دادم به مشتری!!!!!!!
 

parastu

متخصص بخش گالری عکس
جملات...

شب جلو تلویزیون خوابم برده بود
مامانم اومد ساعت 2 نصفه شب پتو انداخت روم بوسم کرد ، کلی هم قربون صدقم رفت بعد موقع رفتن پامو لگد کرد، داد زدم و گفتم : اهههههههههههه پام داغون شد

جواب داد: خاک تو سرت کنن آخه اینجا جای خوابه؟:نیش:

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

منطقِ پدرو مادر از تحصیل در دانشگاه: "این همه درس خوندی، درِ یه نایلون رو نمیتونی‌ باز کنی‌!:نیش:

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊


باز یه سوالی مغزمو پریشون کرد چرا جمعه انقدر به شنبه نزدیکه، ولی شنبه انقدر از جمعه دوره؟؟
:خنده2:


◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

بچگی یعنی: وقتیکه فاصله ی دستشویی تا اتاقمونو می دویدیم
و از اینکه لولو ما رو نمی خورد فریاد می زدیم، ھـــــوراااا
:15:

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

فقط یه ایرانی اونم از نوع تهرانی می تونه از دود شهر فرار کنه تا بره شمال هوای تازه تنفس کنه، بعد اونجا هی تند تند قلیون بکشه!:16:



◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

فقط یک زن ایرانی می تونه روزی چند ساعت برنامه آشپزی نگاه کنه و چند تا دفتر هم پر کرده باشه و آخرش همون کوکوسبزی برای شوهرش درست کنه!:نیش:


◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊


هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز...

فردا یه عالمه کار داری،

قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالــــــــــــــتم راحت باشه
:نیش:

◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊◊

کافیه یه روز اتفاقی یه جوراب سوراخ بپوشین . اگه شده اتوبان رو موکت کنن یه جوری میشه که تو مجبور شی کفشتو دربیاری:نیش:

 
آخرین ویرایش:
بالا