• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

عشق و عاشق

360درجه

متخصص بخش فیزیک
گفتم كه اي مستان جان مي خورده از دستان جان * اي صد هزاران جان و دل اندر شما آويخته
..........................
گفتند شكرالله را كو جلوه كرد اين ماه را * افتاده بوديم از بقا در قعر لا آويخته
..........................
بگريختيم از جور او يك مدتي وز دور او * چون دشمنان بوديم ما اندر جفا آويخته
..........................
جام وفا برداشته كار و دكان بگذاشته * و افسردگان بي مزه در كارها آويخته
..........................
بنشسته عقل سرمه كش با هر كي با چشميست خوش * بنشسته زاغ ديده كش بر هر كجا آويخته
..........................
زين خنبهاي تلخ و خوش گر چاشني داري بچش * ترك هوا خوشتر بود يا در هوا آويخته
..........................
عمري دل من در غمش آواره شد مي جستمش * ديدم دل بيچاره را خوش در خدا آويخته
..........................
بردار دنيا اي فتي گر ايمني برخيز تا * بنمايم آزادانت را و هم تراآويخته
..........................
بردارملك جاودان بين كشتگان زنده جان * مانند منصور جوان در ارتضا آويخته
..........................
عشقا تويي سلطان من از بهر من داري بزن * روشن ندارد خانه را قنديل نا آويخته
..........................
من خاك پاي آنكسم كودست در مردان زند * جانم غلام آن مسي در كيميا آويخته
..........................
برجه طرب را ساز كن عيش و سماع آغاز كن * خوش نيست آن دف سرنگون ني بي نوا آويخته
..........................
دف دل گشايد بسته را ني جان فزايد خسته را * اين دلگشا چون بسته شد و آن جانفزا آويخته
..........................
امروز دستي برگشا ايثار كن جان در سخا * باكفر حاتم رست چون بد در سخا آويخته
..........................
هست آن سخا چون دام نان اما صفا چون دام جان * كو در سخا آويخته كو در صفا آويخته
..........................
باشد سخي چون خايفي در غار ايثاري شده * صوفي چو بوبكري بود در مصطفي آويخته
..........................
اين دل دهد در دلبري جان هم سپارد بر سري * وآن صرفه جو چون مشتري اندر بها آويخته
..........................
آن چون نهنگ آيان شده دريا درو حيران شده * وين بحري نو آشنا در آشنا آويخته
..........................
گويي كه اين كار و كيا يا صدق باشد يا ريا * آنجا كه عشاقند و ما صدق و ريا آويخته
..........................
شب گشت اي شاه جهان چشم و چراغ شب روان * اي پيش روي چون مهت ماه سما آويخته
..........................
من شادمان چون ماه نو تو جانفزا چون جاه نو * وي در غم تو ماه نو چون من دو تا آويخته
..........................
كو هست جان در معرفت تن برگ كاهي در صفت * بر برگ كي ديدست كس يك كوه را آويخته
..........................
از ره روان گردي روان صحبت ببر از ديگران * ور ني بماني مبتلا در مبتلا آويخته
..........................
جان عزيزان گشته خون تا عاقبت چونست چون * از بدگماني سر نگون در انتها آويخته
..........................
چون ديد جان پاكشان آن تخم كاول كاشت جان * واگشت فكر از انتها در ابتدا آويخته
..........................
اصل ندا از دل بود در كوه تن افتد صدا * خاموش رو در اصل كن اي در صدا آويخته
..........................
گفت زبان كبرآورد كبرت نيازت را خورد * شو تو ز كبر خود جدا در كبريا آويخته
..........................
اي شمس تبريزي بر آ از سوي شرق كبريا * جانها ز تو چون ذره ها اندر ضيا آويخته

 

یگانه جان

متخصص بخش ادبیات
وای کلمات

از سقوط می هراسم

فریاد میزنم

نه از وحشت جدایی

نه از معنای تو

از دفتر بی برگ سفیدم

دلتنگم . .
 

شبگرد

کاربر ويژه
دلتنگی من تمام نمیشود

همین که فکر کنم

من و تو

دو نفریم

دلتنگتر میشوم برای تو...
 

شبگرد

کاربر ويژه
969512bwhpf7m83e.jpg


چتر آسمان را دوست دارم
نم نم باران را دوست دارم
سکوت شب را دوست دارم
ولی با تو . . .
 

شبگرد

کاربر ويژه
امشب که یاد من نیستی

بگذار برایت ترانه ای بخوانم

از آدمکی برفی

که در حسرتت آب شد

و تو چشم های خیسش را !

به آستین پیراهنت دوختی!!!
 

شبگرد

کاربر ويژه
با تو بودن را از خدا خواسته ام
حتی اگر فقط یک ساعت از عمرم باقی باشد!
از مرگ نمی ترسم،
هر ثانیه که می گذرد،
من نزدیک ترم به آن یک ساعت!
54.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
من از اين پس به همه عشق جهان
ميخندم
به هوسبازي اين بي خبران
ميخندم

...من از ان روزي كه دلدارم رفت
به غم و شادي اين بي خبران
مي
خندم
مي خندم ..........
54.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
روح هایی چه بلند

عشق هایی چه فراخ

داغهایی چه عمیق...

در دلم یاد تو چون غنچه گل میشکفد

لاله زار است اینجا...!!!!
53.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
هنگامی که

دست هایم را

به وسعت

همه ات

باز می کنم

...

آنگاه

هیچ را بغل می کنم

...

و

این است همه ی

سهم من از تو...
54.gif

 

شبگرد

کاربر ويژه
یک استخاره دیگر می زنم
به نیت التماس و تردید

می دانی که امشب
من و شعرهایم
از آرزوهایت خواهیم گریخت!....
54.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
عمری
منتظر ماندم
که
بیایی.

حال
دل، شور می زند
بند بندش ، لرزان !
.
.
مبادا...
.
.
این آمدن را
رفتنی، دوباره باشد...
54.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
خانه که نیستم
کلید را همان دم در
زیر گلدان همیشگی مان گذاشته ام
رؤیایت اگر آمد
پشت در نمی ماند...
54.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
چشم من چشمه ی زاینده ی اشک
گونه ام بستر رود
کاشکی همچو حبابی بر آب
در نگاه تو رها می شدم از بود و نبود...
54.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
به هم می رساند
همین راهی که از هم دورمان کرده است
دستی که با تو بدرود می کند
خیابان ها و خانه هایی که با هم طی کردیم
نامم را به خاطر بسپار
دوباره عاشقم خواهی شد...
 

شبگرد

کاربر ويژه
در کلبه کوچک قلبم،
برایت مرکبی از غرور و محبت مهیا می کنم،
تا تکسوار ساحل دریای بی انتهای عشقم گردی.
اگر رفتی و مقصد گمشده را نیافتی،
تو را به خدا سوگند می دهم،
به کلبه کوچک قلبم باز گردی!

دیده به راه توام...
a061.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]نمی دانم چرا رفتی
نمی دانم چرا
شاید خطا کردم
و تو
بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی
نمی دانم کجا
تا کی!!!!!
برای چه؟
ولی رفتی................
54.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
از سالها
تقویم می ماند
از من
استخوانهایی که تو را
دوست داشتند ...
54.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
اگر کسی مرا خواست بگویید رفته باران را تماشا کند
و اگر باز اصرار کرد بگویید برای دیدن طوفان ها رفته است
54.gif
و اگر باز هم سماجت کرد بگویید
رفته است تا دیگر باز نگردد
54.gif
 

شبگرد

کاربر ويژه
[FONT=tahoma, Vazir, helvetica, sans-serif]وقتی که تو نیستی
[FONT=tahoma, Vazir, helvetica, sans-serif]با سبد سبد دلتنگی چه کنم؟
[FONT=tahoma, Vazir, helvetica, sans-serif]انگار با نبودنت
[FONT=tahoma, Vazir, helvetica, sans-serif]نام رنگ می بازد
[FONT=tahoma, Vazir, helvetica, sans-serif]دیگر نمی خواهم کسی را صدا بزنم [FONT=tahoma, Vazir, helvetica, sans-serif]...
 
بالا