مشاعره

[پانته آ]

نیستی کم!نه از آیینه نه حتی از ماه
که زدیذار تو دیوانه ترم تا از ماه

 

[سیاوش عشق]

همه شب بر آستانت شده کار من گدایی
به خدا که این گدایی ندهم به پادشاهی

 

[khale suske]

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

 

[fatemeh]

ای شــمــع بـتـان تـا کـی بـر گـرد درت گـردم

پـروانـهٔ خـویـشـم کـن تـا گـرد سـرت گردم

​

محتشم کاشانی

​

 

[khale suske]

من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را

 

[Reza Sharifi]

آب حیات من است خاک سر کوی دوست / گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست

 

[khale suske]

تاب بنفشه می دهد طره مشک سای تو
پرده غنچه می درد خنده دلگشای تو

 

[زینب]

از صبا پرس که مارا همه شب تادم صبح بوی تو همان مونس جانست که بود

 

[baroon]

دست بردار كه گر خاموشم
با لبم هر نفسي فرياد است
به نظر هر شب و روزم سالي است
گرچه خود عمر به چشمم باد است​

 

[زینب]

تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی باشد

 

[چاووش]

داستان غم عشق تو چو گفتم با شمع

آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد

 

[زینب]

دل میرود زدستم صاحبدلان خدارا دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

 

[khale suske]

الا ای پیر فرزانه مکن ترکم ز پیمانه
که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم

 

[زینب]

منم که شهره شهرم یه عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

 

[♕ShamsTalk♕]

نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار
عشوه فرمای تا من طبع را موزون کنم

 

[زینب]

می رسد روزی که شرط عاشقی دلدادگی ست آن زمان هردل فقط یک بار عاشق می شود

 

[khale suske]

دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن

 

[چاووش]

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست

تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

 

[khale suske]

تو مپندار که خاموشی من
هست برهان فراموشی من

 

[چاووش]

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

بی وفا این زودتر میخواستی حالا چرا؟