منبعی غنی ( ! ) برای مشاعره با »» بـــ ... ««

[fatemeh]

به جان زنده دلان سعدیا، که ملک وجود
نیرزد آن که دلى را ز خود بیازارى


​

سعدی

 

[baroon]

به چشمت خیره گشتم کز دلت آگه شوم امّا

چه رازی می توان خواند از نگاه سرد خاموشی؟​

 

[Reza Sharifi]

باغی كه در آن آب هوا روشن نيست
هرگز گل يكرنگ در آن گلشن نيست
هر دوست كه راستگوی و يكرو نبود
در عالم دوستی كم از دشمن نيست

محمد فرخی یزدی
​

 

[baroon]

به ما گذشت نیک و بد، امّا تو روزگار

فکری به حال خویش کن، این روزگار نیست!​

​

 

[Reza Sharifi]

به هنگام سختی مشو ناامید
کز ابر سیه بارد آب سپید
در چاره‌سازی به خود در مبند
که بسیار تلخی بود سودمند
نفس به کز امید یاری دهد
که ایزد خود امیدواری دهد

نظامی

 

[Reza Sharifi]

بخت از آن کسی ست
که به کشتی برود
و به دریا بزند
دل به امواج خطر بسپارد
و بخواهد چیزی را کشف کند
و بداند که جهان
پر از آیات خداست...

مجتبي كاشانی

 

[fatemeh]

به قناری گفتم
چه کسی حرف دل ما به تو گفت
از کجا میدانی
که به این زیبایی
و به این آسانی
از دل عاشق ما میخوانی

​

مجتبی کاشانی (سالک)​

 

[fatemeh]

به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس
​

​

فردوسی​

​

 

[fatemeh]

به خوان کسان بر منه نان خویش

بخور نان خود بر سر خوان خویش​

 

[baroon]

بی تو اینجا بهار هم حتی

چشم هایش همیشه بارانی ست!​

 

[fatemeh]

به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
برو ای طبیبم از سر که دوا نمی‌پذیرم


​

سعدی
​

 

[fatemeh]

با عزيزان درنياميزد دل ديوانه ام
در ميان آشنايانم ولي بيگانه ام!!
​

رهی معیری​

 

[fatemeh]

با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسر گردد

مغرور برین مشو که خواندی ورقی
زآن روز حذر کن که ورق برگردد


​

ناصح تبریزی​

 

[baroon]

باغی که در آن آب و هوا روشن نیست
هرگز گل یکرنگ در آن گلشن نیست

هر دوست که راستگوی و یکرو نبوَد
در عالم دوستی کم از دشمن نیست

*فرخی یزدی*​

 

[Reza Sharifi]

به آواي خروسان سحر خيز
سحر سر ميزند از خواب برخيز
به آب ديده دل را شستشو كن
پس آنگه جانب معشوق رو كن
مساجد خانه نور سرورند
تجلي گاه آيات حضورند
زجا برخيز هنگام حضور است...

آقاسی

 

[Reza Sharifi]

باز باران بی ترانه
باز باران با تمام بی کسی‌های شبانه
می‌خورد بر مرد تنها
می‌چکد بر فرش خانه
باز می‌آید صدای چک چک غم ...

کـــارو دردریـــان

 

[Reza Sharifi]

باغی كه در آن آب هوا روشن نيست
هرگز گل يكرنگ در آن گلشن نيست
هر دوست كه راستگوی و يكرو نبود
در عالم دوستی كم از دشمن نيست


فرخی یزدی

 

[fatemeh]

بار الها بال پروازم ببخش
روح آزاد سبکتازم ببخش
عاشق بزم توام، راهم بده
عقل روشن، جان آگاهم بده



​

​

مهدی سهیلی​

​

 

[fatemeh]

بوی يوسف می دهد پيراهنت
پير كنعانم برای ديدنت...​

 

[t92]

برو ای گدای مسکین در خانه ی علی زن * | * که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
(شهریار)

( عنوان تاپیک برای سرچ نتیجه خوبی نمیده میتونید به عنوان برچسب زیر موضوع لا اقل اضافه کنید اینا رو :
مشاعره شروع بیت با حرف ب
مشاعره با حرف ب
شروع شعر با حرف ب
مصرع با حرف ب
همچنین برای بقیه حرف ها هم اگه تاپیک نزدین بزنین این موضوعات توی سرچ نتیجه خوبی داره )