[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]شب همه بی تو کار من، شکوه به ماه کردن است
روز ستاره تا سحر، تیره به آه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]متن خبر که یک قلم ،بی تو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر ، نامه سیاه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]چون تو نه در مقابلی، عکس تو پیش رو نهم
این هم از آب و آینه خواهش ماه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]ای گل نازنین من، تا تو نگاه می کنی
لطف بهار عارفان، در تو نگاه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]لوح خدانمایی و آینۀ تمام قد
بهتر از این چه تکیه بر، منصب و جاه کردن است؟
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]ماه عبادت است و من با لب روزه دار از این
قول و غزل نوشتنم، بیم گناه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]لیک چراغ ذوق هم اینهمه کشته داشتن
چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]من همه اشتباه خود جلوه دهم که آدمی
از دم مهد تا لحد، در اشتباه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]غفلت کائنات را جنبش سایه ها همه
سجده به کاخ کبریا، خواه نخواه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]از غم خود بپرس کو با دل ما چه می کند؟
این هم اگرچه شکوۀ شحنه به شاه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]عهد تو (سایه) و (صبا) گو بشکن که راه من
رو به حریم کعبۀ (لطف اله) کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]گاه به گاه پرسشی کن که زکات زندگی
پرسش حال دوستان گاه به گاه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]بوسه تو به کام من ،کوهنورد تشنه را
کوزۀ آب زندگی توشه راه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]خود برسان به شهریار، ای که در این محیط غم
بی تو نفس کشیدنم، عمر تباه کردن است
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]شهریار