مشاعره
baroon متخصص بخش ادبیات 2013 , June 24 #1,042 دلیل راحت ملک عدم همین کافی است که هر که رفت به آن راه، برنمیگردد
baroon متخصص بخش ادبیات 2013 , June 24 #1,044 دیوانه را توان به محبّت نمود رام ما را محبّت است که دیوانه می کند
M mitra mehr متخصص بخش خانه و خانواده 2013 , June 24 #1,045 دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند آخرین ویرایش: 2013 , June 24
baroon متخصص بخش ادبیات 2013 , June 24 #1,046 در دیگران می جویی ام امّا بدان ای دوست اینسان نمی یابی ز من حتی نشان ای دوست در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من سردی نکن با اینچنین آتش به جان ای دوست
در دیگران می جویی ام امّا بدان ای دوست اینسان نمی یابی ز من حتی نشان ای دوست در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من سردی نکن با اینچنین آتش به جان ای دوست
س سیاوش عشق کاربر ويژه 2013 , June 30 #1,047 تا چند عمر در هوس و آرزو رود ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2013 , July 6 #1,048 دلی که نغمه ی ناقوس معبد تو شنید چو کودکان ز پی بانگ هر جرس نرود بر آستان تو چون سایه سر نهم همه عمر که هر که پیش تو ره یافت باز پس نرود هوشنگ ابتهاج
دلی که نغمه ی ناقوس معبد تو شنید چو کودکان ز پی بانگ هر جرس نرود بر آستان تو چون سایه سر نهم همه عمر که هر که پیش تو ره یافت باز پس نرود هوشنگ ابتهاج
دختر مهتاب متخصص بخش آموزش خیاطی 2013 , July 6 #1,049 درافکن کهنهای گر زر نداری تو را جز ریش کهنه نیست درمان چو دستت بسته و ریشت گشادهست بجنبان ریش را ای ریش جنبان
درافکن کهنهای گر زر نداری تو را جز ریش کهنه نیست درمان چو دستت بسته و ریشت گشادهست بجنبان ریش را ای ریش جنبان
baroon متخصص بخش ادبیات 2013 , July 14 #1,050 نی به آتش گفت: کین آشوب چیست؟ مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟ گفت: آتش بی سبب نفروختم دعوی بی معنیت را سوختم
نی به آتش گفت: کین آشوب چیست؟ مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟ گفت: آتش بی سبب نفروختم دعوی بی معنیت را سوختم
M mitra mehr متخصص بخش خانه و خانواده 2013 , July 15 #1,051 ماه در حوض بزرگ کاشی است آب، آیینه مهتاب شده ماه، مهمان قشنگ حوض است حوض بیچاره دلش آب شده
چ چاووش متخصص بخش ادبیات 2013 , July 30 #1,052 هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی همه در چشمه مهتاب دل از غم شویند امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی همه در چشمه مهتاب دل از غم شویند امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
دختر مهتاب متخصص بخش آموزش خیاطی 2013 , July 30 #1,053 یارب این نوگل خندان که سپردی به منش میسپارم به توازچشم حسود چمنش:گل:
چ چاووش متخصص بخش ادبیات 2013 , July 30 #1,054 شوخی که گسسته بود پیمان از من بنشست برم کشیده دامان از من چون بوی گلی که با صبا آمیزد هم با من بود و هم گریزان از من
شوخی که گسسته بود پیمان از من بنشست برم کشیده دامان از من چون بوی گلی که با صبا آمیزد هم با من بود و هم گریزان از من
دختر مهتاب متخصص بخش آموزش خیاطی 2013 , July 30 #1,055 نه هرکه چهره برافروخت دلبری دارد نه هرکه آینه سازد سکندری دارد
S salar69 کاربر ويژه 2013 , August 2 #1,057 نیست در عالم ز هجران تلخ تر هر چه خواهی کن و لیک آن نکن
س سپیــدار کاربر ويژه 2013 , August 27 #1,058 نـاله را هرچند میخـواهم که پنهـانی کنم سینه میگوید که من تنگ آمدم، فریاد کن
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2013 , September 1 #1,059 نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
Maryam متخصص بخش ادبیات 2013 , September 1 #1,060 دل می رود زدستم صاحب دلان خدا را دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا