• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مشاعره

baroon

متخصص بخش ادبیات


دلیل راحت ملک عدم همین کافی است

که هر که رفت به آن راه، برنمی‌گردد
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



دیوانه را توان به محبّت نمود رام

ما را محبّت است که دیوانه می کند
 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
 
آخرین ویرایش:

baroon

متخصص بخش ادبیات


در دیگران می جویی ام امّا بدان ای دوست
اینسان نمی یابی ز من حتی نشان ای دوست

در آتش تو زاده شد ققنوس شعر من
سردی نکن با اینچنین آتش به جان ای دوست
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
دلی که نغمه ی ناقوس معبد تو شنید
چو کودکان ز پی بانگ هر جرس نرود
بر آستان تو چون سایه سر نهم همه عمر
که هر که پیش تو ره یافت باز پس نرود



هوشنگ ابتهاج
 

دختر مهتاب

متخصص بخش آموزش خیاطی
درافکن کهنه‌ای گر زر نداری
تو را جز ریش کهنه نیست درمان
چو دستت بسته و ریشت گشاده‌ست
بجنبان ریش را ای ریش جنبان
 

baroon

متخصص بخش ادبیات



نی به آتش گفت: کین آشوب چیست؟
مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟

گفت: آتش بی سبب نفروختم
دعوی بی معنیت را سوختم


 

mitra mehr

متخصص بخش خانه و خانواده
ماه در حوض بزرگ کاشی است
آب، آیینه مهتاب شده
ماه، مهمان قشنگ حوض است
حوض بیچاره دلش آب شده
 

چاووش

متخصص بخش ادبیات
هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک
تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی
همه در چشمه مهتاب دل از غم شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
 

چاووش

متخصص بخش ادبیات
شوخی که گسسته بود پیمان از من
بنشست برم کشیده دامان از من
چون بوی گلی که با صبا آمیزد
هم با من بود و هم گریزان از من
 

fatemeh

متخصص بخش ادبیات و دینی
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
دل می رود زدستم صاحب دلان خدا را


دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
 
بالا